فاطمیه دل دگرگون می شود هر چه لیلی هست مجنون می شود
همه شنیده ایم که خداوند به رسولش فرمود:
لو لاک لما خلقت الافلاک و لولا علی لما خلقتک و لو لا فاطمه لما خلقتکما.
ای رسول(ص) ما اگر تو نبودی جهان و جهانیان را خلق نمیکردم و اگر علی (ع )نبود تو را خلق نمی کردم و اگر فاطمه(س) نبود شما دو تن را خلق نمی کردم.
یا وقتی در معرفی اهل بیت سلام الله علیهم، آن حضرت سلام الله علیها مبنا و مصدر و مرجع قرار میگیرد.
سلام بر فاطمه (س)و پدرش(ص) و شوهرش (ع)و فرزندانش(ع).
اما مرحوم دکتر شریعتی چه نیکو گفت که اینها همه فضائل فاطمه (س) هستند اما فاطمه( س) بالاتر از همه این فضائل هست.فاطمه، فاطمه است یعنی حضرت فاطمه (س) فقط با عیار خود شناخته می شود.
به راستی حضرت زهرا سلام الله علیها سند معتبر حقانیت و مظلومیت شیعه است.
سلام مدام خدا بر سیده زنان هر دوعالم
مرحوم علامه طباطبائی (ره) در المیزان حدیث زیبای زیر را از پیامبر اکرم ص نقل کرده اند.
لَوْ لا تَکْثیرٌ فی کَلامِکُمْ وَ تَمْریجٌ فی قُلوبِکُمْ لَرَاَیْتُمْ ما اَری وَ لَسَمِعْتُمْ ما اَسْمَعُ.
ترجمه: اگر نبود زیادی کلام در گفتار شما و آزادی گردشگری در دلهای شما به تحقیق می دیدید هر آنچه که من می بینم و می شنیدید هر آنچه که من می شنوم.
توضیح: کلمه "تمریج" از ماده "مرج" است و به معنای چمن و سرزمین علفزار است که معمولا هر نوع حیوانی در آنجا وارد
می شود و راه می رود و می چرد.می خواهد بفرماید زمین دل شما مثل آن علفزارهای بی در و سر است که هر حیوانی در آنجا راه دارد و قدم می گذارد.
« أَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَى دَاوُدَ ع یَا دَاوُدُ- إِنِّی وَضَعْتُ خَمْسَةً فِی خَمْسَةٍ- وَ النَّاسُ یَطْلُبُونَهَا فِی خَمْسَةٍ غَیْرِهَا فَلَا یَجِدُونَهَا
وَضَعْتُ الْعِلْمَ فِی الْجُوعِ وَ الْجَهْدِ وَ هُمْ یَطْلُبُونَهُ فِی الشِّبَعِ وَ الرَّاحَةِ فَلَا یَجِدُونَهُ
وَضَعْتُ الْعِزَّ فِی طَاعَتِی وَ هُمْ یَطْلُبُونَهُ فِی خِدْمَةِ السُّلْطَانِ فَلَا یَجِدُونَهُ
وَ وَضَعْتُ الْغِنَى فِی الْقَنَاعَةِ وَ هُمْ یَطْلُبُونَهُ فِی کَثْرَةِ الْمَالِ فَلَا یَجِدُونَهُ
وَ وَضَعْتُ رِضَایَ فِی سَخَطِ النَّفْسِ وَ هُمْ یَطْلُبُونَهُ فِی رِضَا النَّفْسِ فَلَا یَجِدُونَهُ
وَ وَضَعْتُ الرَّاحَةَ فِی الْجَنَّةِ وَ هُمْ یَطْلُبُونَهَا فِی الدُّنْیَا فَلَا یَجِدُونَهَا. »
خدای تعالی وحی نمود بر حضرت داود (ع) که: اى داود! من پنج چیز را در پنج چیز قرار داده ام، ولى مردم آنها را در پنج چیز دیگر می جویند و نمی یابند.
علم حقیقی را در گرسنگى و تلاش و کوشش قرار داده ام، ولى مردم آن را در سیرى و راحتى می جویند و نمی یابند.
عزّت را در اطاعت از خودم نهاده ام ولى مردم آن را در خدمت به سلاطین طلب می کنند و نمی یابند.
بی نیازى را در قناعت قرار داده ام، ولى مردم آن را در مال زیاد می جویند و نمی یابند.
رضایت خودم را در نارضایتى نفس نهاده ام، ولى مردم آن را در رضایت نفس طلب می کنند و نمی یابند.
و راحتى و آسایش را در بهشت قرار داده ام، امّا مردم آن را در دنیا می جویند و نمی یابند.»
(بحار الأنوار ، ج75 ،ص 453 )